داستان موفقیتم

زندگی برای هیچ یک از ما ساده نیست، خب نباشد!
باید پشتکار داشته باشیم و از همه مهمتر اینکه به خودمان اعتماد داشته باشیم و بدانیم استعداد کاری را داریم و این کار به هر قیمتی که شده باید انجام شود…
و کسانی پیروز می شوند که بدانند این کار از عهده شان ساخته است. من دانش آموزی بودم که در دوره راهنمایی اشتیاق زیادی به درس خواندن داشتم و توانستم با مشکلاتی که داشتم با معدل ۱۹٫۸۱ به دبیرستان راه یابم. اما وقتی که اول دبیرستان را شروع کردم از همان اوایل نتوانستم مانند قبل انگیزه چندانی در خود ایجاد کنم و با معدل ۱۳٫۹۹ البته بدون داشتن تجدیدی اول دبیرستان را گذراندم. و با توجه به این شرایط حتی می خواستم از درس خواندن هم دست بر دارم. اما نمی شد! و این عمل برایم غیر ممکن بود… چون چندین سال بود که به درس و کتاب عادت کرده بودم و سختی های زیادی را تحمل کرده بودم، ما همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستیم کنترل کامل زندگی مان و تمامی آنچه که برایمان اتفاق می افتد در دست خودمان است و باید برای تغییر اوضاع و شرایط نامساعد اقدام کنیم و ایمان داشته باشیم که می توانیم آنها را از بین ببریم.
من شرایطم را تغییر دادم و برای ادامه تحصیل به شهرستان ارومیه رفتم و دوباره شرو کردم…
از طرفی علاقه زیادی به رشته کامپیوتر داشتم و از طرفی هنرستان های فنی حرفه ای دانش آموزی با این معدل را قبول نمی کردند و مجبور شدم رشته نقشه برداری را انتخاب کنم…
راستی! اگر شما جای من بودید خودتان را به دست سرنوشت می سپردید… سرنوشت تصادفی یا شانسی نیست و چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد…خود شما سرنوشت و لحظات زندگیتان را می سازید.
وقتی خداوند می فرماید :از من بطلبید تا اجابت کنم شما را. من از او خواستم تا بیشتر راهنماییم کند…
بعد از چند روز به سختی تغییر رشته دادم و با اشتیاقی که به رشته مورد علاقه ام داشتم درس خواندن را شروع کردم با معدل۱۷ در سال دوم هنرستان فنی وحرفه ای شهید عسگری و در سال سوم با معدل بالای۱۸ در رشته کامپیوتر پذیرفته شدم…در اوایل تابسان ۸۶ بعد از سال دوم هنرستان تصمیم گرفتم برای قبول شدن در کنکور درس بخوانم و تمام کتابهای تخصصی را مطالعه کردم.اما وقتی که سال سوم شروع شد هم برای مدرسه و هم برای کنکور باید مطالعه می کردم…
و با وجود تمام تلاشهایم امید کمی به قبول شدن در کنکور داشتم چون نمی توانستم (به دلیل نداشتن پول)در آموزشگاه ها و کلاس های خصوصی یا کنکورهای آزمایشی شرکت کنم….

اطلاعیه همایش
ساعت ۳بعد از ظهر بود که از مدرسه بر می گشتم اطلاعیه ای دیدم که نوشته بود
همایش رایگان است استاد
برنامه ریز رتبه های ۳۵،۲۱،۱۷،۹،۵،۲،۱ کنکورهای
۸۵،۸۴،۸۳،۸۲،۸۱،۸۰،۸۶ و مولف کتب برتر کنکور.
من به این همایش رفتم و با شرکت کردن در سمینارهای بعدی مهندس مسعودی در استفاده از کاستهای آلفا و روشهای مطالعه استاد بزرگمنش دانستنم که رمز موفقیت دو چیز است:
۱٫ تعیین اهداف و برنامه ریزی برای آن
۲٫ مشخص کردن انگیزه ها
من از استاد مکتوب کردن اهداف و برنامه ریزی درست را آموختم.
اهداف مکتوب و واضح اثر اعجاب انگیزی روی تفکر شما دارد. این اهداف به شما انگیزه داده و تحریک به فعالیت می کند خلاقیت شما را تحریک نموده و انرژی شما را آزاد می کند. راجع به اهدافتان فکر کنید و هر روز آنها را مرور کنید.
شاید باورتان نشود! حتی حالا هرگاه می خواهم تغییری ایجاد کنم یا به چیزی در زندگی ام برسم آن را یادداشت می کنم واینگونه هر یک از هدفهایم را به عملی تبدیل کنم. همه امیدها، رویاها، هدف ها و آرمان های شما در گرو سخت کوشی است.
برایان تریسی می گوید:
در جایی که کار می کنید به سخت کوش ترین فرد معروف باشید این کار موفقیت شما را تضمین می کند.
بخت با من یار بود که با مهندس مسعودی آشنا شدم و توانستم با تکنیک های درسی و مشاوره هایشان رتبه خوبی بیاورم و به تلقینات منفی دیگران حتی معلمین توجهی نکردم و تهران را به عنوان اولویت اول انتخاب کردم و توانستم در آموزشکده شماره ۱ تهران (آموزش عالی فنی انقلاب اسلامی) بدون داشتن امتیازی که حتی امتیاز بومی را هم از دست داده بودم قبول شوم. (من با انتخاب تهران به عنوان انتخاب اول خود امتیاز بومی بودن که مهم ترین امتیاز فنی و حرفه ای ها می باشد را از دست دادم) اما من به تلاش هایم و به آن چه می خواستم ایمان داشتم و بالاخره در انتخاب اول خودم در رشته نرم افزار کامپیوتر پذیرفته شدم. من آگاهی یافتن از نیروی درونی خود و استفاده از استعداد خود و روشهای درست مطالعه را مدیون راهنمایی های استــاد احمدی هستم. سی دی ها و کتاب های ایشان فوق العاده بود.

کلام آخر…

حال یک ورق کاغذ سفید بردارید و هدف بزرگ خود یعنی کنکور که می خواهید در آن موفق شوید را بنویسید. آن را طوری بنویسید که گویی هم اکنون یک سال گذشته و به هدفتان رسیدید…از زمان حال، جمله مثبت و ضمیر اول شخص استفاده کنید. بطوریکه بلافاصله توسط ضمیر ناخودآگاه شما پذیرفته شود. مثلاً بنویسید: من در دانشگاه …………… در رشته ………… تحصیل می کنم. هر کاری را که می توانید انجام دهید یا فکر می کنید می توانید انجام دهید شروع کنید. شجاعت با خود نبوغ، قدرت و معجزه به همراه دارد.

کنکور آسان است ، مهندس مسعودی، درس آسان است موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.